- فراخ خویی
- پر حوصلگی فراخ حوصلگی
معنی فراخ خویی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه رزق و روزی فراوان دارد
کسی که دارای رزق فراوان و بسیار باشد آنکه اسباب آسایش و گذران او از هر جهت فراهم باشد
چهار شانه بودن
کسی که رزق و روزی فراوان دارد، فراخ عیش
تجاوز از حد خود، برای مثال مکن فراخ روی در عمل اگر خواهی / که وقت رفع تو باشد مجال دشمن تنگ (سعدی - ۷۰) ، آسان گیری، اسراف
شتاب رونده به عجله رونده، کسی که از حد خود تجاوز کند، مسرف هرزه خرج. بشتاب رفتن، تجاوز از حد خود، اسراف، گشاد بازی
تیزروی تندروی
اخلاق